میخوام امشب واستون یکی از بهترین و پر معناترین آهنگای محسن چاوشی و شاعر ماهر این آهنگ که حسین صفا بوده رو تفسیر کنم.
شاید واژه تفسیر واستون جالب باشه ولی واقعا شعرش دست کمی از تفسیر نداره...
شاید من این آهنگ رو سه ساله گوش میدادم اما بعد سه سال به معنی آهنگ پی بردم.
فقط یه تیکه خیلی واضحشو خیلی میفهمیدم که می گفت مسافرا شعرن و ...
اما بعد سه سال تونستم معنی شعر رو بفهمم... بعدش رفتم تو نت دنبالش و دیدم که درسته... چه شعر زیبایی. بذارید این شعر رو واستون تفسیر کنم تا به زیباییاش هر چه بیشتر پی ببرید.
قبل از هر چیز بگم که سبک این اهنگ نوعی ترنس و حالت خواب و بیداری است.
نام آهنگ: قطار
آلبوم : پرچم سفید / منتخب بهترین آلبوم سال، در سال 1390
شاعر: جسین صفا / تنظیم: کوشان حداد / خواننده: محسن چاوشی
لینک دانلود ترک قطار: http://dl.media7.ir/music/93/khordad...-%20Ghatar.mp3
دلت که می لرزید من با چشام دیدم
تو زل تابستون چقدر زمستونه...
ولا بهتره همینجا بگم که این شعر در مورد مادره و فک کنم مادر شاعر که احتمالا از دنیا رفته و در مورد اون سروده... البته این احتماله ولی مفهوم کلیش برای مادرانه...
بیت اولی که نوشتم معنیش واضحه شاعر داره با مادرش صحبت می کنه... زل تابستون یعنی شدت گرمای تابستون و در شدت گرمای تابستون زمستون بودن یه تناقضه و شدت سختی مصراع اول (دلت که می لرزید من با چشام دیدم) رو نشون میده...
هوا گرفته نبود دلم گرفت اون شب
به مادرم گفتم هنوز بارونه...
در این جا هوا و گرفتن هوا میتونه استعاره از فضای زندگی شاعر در غم و لرزیدن دل مادرش باشه و ...
از اینجا به بعدش که خیلی قشنگ تر میشه
قطار رد شد و رفت مسافرا موندن
مسافرا که برن قطار می مونه
تو برف بارونی قطار قلب منه
قلب شکسته من تو برف مدفونه...
شاعر میگه تو برف بارونی و قطار قلب منه... در قسمت های جلوتر شعر هم میگه مسافرا شعرن و الآن لو نمیده که مسافران استعاره از شعر هستن...
وقتی میگه قطار رد شد و رفت مسافرا موندن و ...
منظور اینه که در دوری تو دل من مثل قطاری میره و حرکت می کنه و مسافرا (همون اشعار) رو به مقصد که تو هستی میرسونه و وقتی برات شعر مینویسم (مسافرا که برن) قطار قلب من از حرکت باز می ایسته و آرام می گیره.... (کلا یعنی زندگی من با شعر معنا داره)
در ادامه میگه که تو برف و بارونی و قطار شکسته، قلب شکسته منه و قلب من در برف (مادر) مدفونه و به مقصد خودش ینی برف رسیده و در وجود اون دفن شده و از حرکت ایستاده...
از این جا میشه اون قسمتی رو که میگفت "به مادرم گفتم هنوز بارونه" اینطور هم برداشت کرد که هنوز تو (برف و بارون و غم تو) در زندگی و فضا و هوای زندگی من جریان داره و می باره...
دونه به دونه غمی، ریل به ریل شبم (مثل شبم هستم)
غم توی خونه ی من هر شبو مهمونه...
دونه به دونه همون دونه های برف و بارون یا همون مادره که میگه پر از غمی و ریل به ریل قطار قلب من مثل فضای زندگی من که شبه و مثل شب (استعاره از سختی و غم و اندوه) است.
غم توی خونه من هر شبو مهمونه.... بالاتر گفته بود "به مادرم گفتم هنوز بارونه" و گفتم معنیش یعنی همیشه برف و بارون تو زندگی منه یعنی همیشه مادرم در زندگی من جریان داره.... اینجا هم دوباره به همون معنی تاکید داره اما با یه لفظ دیگه که میگه دونه های برف غم هستن و غم توی خونه من هر شبو مهمون هستن... یعنی مادرم و غم دوری اون هنوز تو زدگی من هستن.
بگو شب بخوابه من بیدارم
من شبو زنده نگه میدارم
شب اینجا ایهام داره... هم به معنی سختی و غم و اندوه و معنی شاعرانه شبه هم اینکه بالاتر گفته بود ریل به ریل قطار یا همون قلب زندگی من مثل شبه....
اگه معنی اول رو در نظر بگیریم یعنی به غم و غصه ها و شب بگو بره که من قوی و بیدارم...
من شبو زنده نگه می دارم... من در تمام این زندگی سخت می جنگم و با یاد مادرم زنده نگه می دارم این شب ها رو مثل صبح....
اگه شب رو معنی قلب و قطاری که راه سختی رو در پیش داره در نظر بگیریم...
میشه: بگو قلب من، تو این زندگی مثل شب تاریک من، آروم بگیره و بخوابه چون من بیدارم
و قلبمو زنده نگه میدارم (با اشعار)
که البته معنی اول زیبا تره و منظور شاعر بیشتر به همون معنی اول نزدیکه تره...
در ادامه میگه... (ورس دو)
یه شب که سردم بود به مادرم گفتم
هوا که سرد میشه یاد تو می افتم
طفلی دلش لرزید دلش دوباره شکست
تو زل تابستون تو کوچه برف نشست...
که باز هم گفت و گوی شاعر و مادرش رو نشون میده و یاد مادر در زندگی پر از بدبختی دوری از مادر و ...
طفلی دلش لرزید و دلش دوباره شکست همون عاطفه مادرانه رو می رسونه و داره میگه که مادران همیشه چه زنده باشن چه مرده دوس ندارن بچه هاشون غم و غصه بخورن.
شاعر هم عاطفه خودش رو نشون میده که میگه تو زل تابستون تو کوچه برف نشست... ینی وقتی مادرم ناراحت میشه منم سرد و و بی روح و ناراحت مثل زمستون میشم و تو این زمستون برف (مادر) می باره...
و اما تیکه بسیار زیبای شعر که چاوشی هم این تیکه رو خیلی زیبا میخونه با "کلپ" ی که در تنظیم این آهنگ وجود داره.
مسافرا شعرن (تازه لو داده که منظورم از مسافرا همون اشعار هستن)
تو برف و بارونی
قطار قلب منه
چشم تو پنجره هاش (چشم تو پنجره های قطار منه و دریچه هایی به اعماق قلب و روح من که همیشه به فکرمه)
پنجره ها بستن (چشمای تو بسته است و از دنیا رفتی و خوابی)
مسافرا خستن (اشعارم و آهنگم خستن و غم انگیز... مثل مسافرای قطاری که تو یه شب پر از برف و بارون و خسته کننده پنجره ها رو می بندن و خسته هستن)
ببار تا دم صبح (مادرم، تا روز خوشی و رسیدن به تو در فضای زندگی من مثل برف و بارون ببار)
به فکر هیچی نباش (غم و غصه نخور)
دونه به دونه غمی، غصه به غصه شبم (شب من)
کاشکی یه روز صبح شه کاش فقط ای کاش...
دوباره میگه تو مثل دونه های برف، غم انگیز هستی اما قسمت بعدی دیگه نمیگه غصه به غصه مثل شب...
اینجا غصه به غصه شبم یعنی غصه به غصه شب من (نه مثل شب که در ورس اول بود)
یعنی شب های من که غصه به غصه می گذرن و یه شب دیگه میاد کاشکی یه روز صبح شه
کاش فقط ای کاش...
بگو شب بخوابه من بیدارم
من شبو زنده نگه میدارم
بگو شب بخوابه من بیدارم
من شبو زنده نگه میدارم
.
.
.
.
.
.
.
تمام.